انقلاب اسلامی ادامه دارد ...

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جاسوس خانه تلگرام» ثبت شده است

قلعه دیجیتال تلگرام و مدیریت غول های جاسوسی جهان

دیتا سنتر اصلی شرکت نیز در شهرستان کینگ واشنگتن و منطقه تاکویلا (Tukwila) در نزدیکی سیاتل واقع شده است که این دیتا سنتر یک مرکز فوق سری و امنیتی محسوب می گردد. موضوع جالب دیگری که در این میان باید در آن تامل کرد آنست که یکی از سه دیتا سنتر قدرتمند این غول بزرگ جاسوسی، مرکز مدیریت شرکت TITAN و صاحب پروژه مخفی پهپاد گوگل و فیسبوک می باشد و این نیز سندی کامل بر مدیریتِ در سایه NSA به وسیله شرکت قلعه دیجیتال در کنترل و همکاری با جاسوس خانه ای دیگر در فضای مجازی به حساب می آید.

 

به گزارش جبهه اقدام؛ در سه موضوع گذشته نکات مهمی را مورد بررسی قرار دادم و امروز بنا دارم با توجه به آنکه مسائل مهمی همچون واقعیت "موسسه پوششی و فوق امنیتی قلعه دیجیتال (Digital Fortress)" باعث سوالات فراوانی در اذهان عمومی گشته بود و برخی عناصر مشکوک خارجی و داخلی هم زمان و هم زبان با یکدیگر به دنبال آن بوده اند که با انحراف افکار عمومی از این موضوع مهم و پشت پرده آن، به صورت کاملاً سازمان یافته وجود ارتباط شرکت قلعه دیجیتال با صهیونیسم جهانی و علی الخصوص سرویس های جاسوس_تروریستی دشمنان اسلام، مسلمین و مستضعفین جهان را تکذیب نمایند، مطالبی بسیار با اهمیت و حساس را در این باره بیان نمایم؛ باشد که مرضی حضرت حق افتد...

در مطالب قبل بیان داشتیم پاول دروف (مشهور به زوکربرگ روسی و عنصر تحت تعقیب سرویس امنیتی روسیه FSB و مدیر اجرایی شبکه اجتمای وی کی VK، که در میان صهیونیست های موجود در فلسطین اشغالی محبوبیت ویژه ای داشته، و خود بیان کرده بود که فردی ضد دین و ضد خداست و پدر وی نیز از یهودیان روسیه محسوب می شود) با کمک و مساعدت پسر (یدزحک میری لاشویلی) و مشاور اقتصادی خانواده لاشویلی (اکسل نف) و سرمایه گذاری مایکل (میخائیل) میری لاشویلی (عضو هیئت رئیسه کنگره جهانی یهود و فرمانده عالی رتبه یگان ویژه سایرت متکل ستاد کل ارتش رژیم نجس صهیونیستی) و همراهی برادر خود نیکلای دروف توانسته بود ضمن فرار از روسیه، در آلمان و آمریکا مستقر و نرم افزار تلگرام را تحت مجموعه مدیریتی خانواده لاشویلی (قلعه دیجیتال) ساخته و مطرح سازد، دوره ای را بعد و حتی قبل از فرار از روسیه که مرتبط با جریان براندازی دولت طرفدار روسیه در اوکراین و تاثیرگذاری وی در شبکه اجتماعی VK روسیه بود، در آمریکا گذراند و با همکاری NSA (آژانس امنیت ملی آمریکا) مسئولیت اداره تلگرام را عهده دار گشت.


 

اما آیا سندی دال بر ارتباط خانواده لاشویلی با شرکت قلعه دیجیتال وجود دارد؟! هر چند در مطلب سوم (تلگرام خروجی قلعه دیجیتال NSA) کدهای بسیار مهمی داده شد اما دیگر چه سندی این ارتباط را نمایان تر از قبل می کند؟!

شرکت قلعه دیجیتال دو دفتر رسمی در منطقه و شهر بوفالو در نیویورک (دفتر اصلی شرکت) و نیز در برلین آلمان (دفتر دوم) و یک دفتر پوششی به نام ریتز کارلتون در هرتزلیا در سرزمین های اشغالی فلسطین دارد و از نکات مهم و جالب توجه آنست که شرکت و تیم تجاری Vaizra که متعلق به پسر ارشد میخائیل میری لاشویلی و دوست و همکلاسی پاول دروف در دوران دانشگاه نیز می باشد در دو شهر از این شهرها دفتر داشته و به کارهای تجاری مشغول است.


نکته حائز اهمیت دیگر آنست که سند رسمی مدیریت و سرمایه گذاری شرکت قلعه دیجیتال نیز در فیلم ذیل به صورت کامل توضیح داده می شود و اکسل نف به همراه یدزحک میری لاشویلی را به ترتیب عضو هیئت مدیره شرکت قلعه دیجیتال و مدیر اجرایی آن و یدزحک میری لاشویلی را رئیس هیئت مدیره و پدر وی را سرمایه گذار اصلی این شرکت معرفی می نماید.

البته در سایت قلعه دیجیتال مدیرکل (مدیر داخلی) این شرکت را فردی یهودی_آمریکایی به نام مت گربر (Matt Gerber) معرفی نموده است که در سابقه او مدیریت شرکت های امنیتی حوزه سایبر که زیر مجموعه دولت آمریکا نیز بوده وجود دارد.

Venturevillage مرجع خبری اخبار ویژه دنیای تکنولوژی در اروپا که اتفاقاً این شبکه خبری نیز در برلین آلمان مستقر است (!!!) به صراحت بیان می دارد که قلعه دیجیتال شرکتی آمریکایی با اصالتی روسی (خانواده میری لاشویلی) در راستای توسعه نرم افزارهاست که مسئولیت ساخت و مدیریت تلگرام را به عهده داشته و دارد.


همچنین سایت و نشریه مشهور اقتصادی فوربز (Forbes) که متعلق به خانواده یهودی_آمریکایی اصالتاً اسکاتلند تبار فوربز بوده و دفتر آن نیویورک مستقر است و جزء موثرترین نشریه های اقتصادی دنیا محسوب می گردد در بخش روسی خود با اشاره به اینکه نرم افزار تلگرام متعلق به شرکت قلعه دیجیتال مستقر در آمریکا است بیان داشته که پاول دروف به عنوان مدیر تلگرام در این شرکت مسئولیت را پذیرفته است.



دیتا سنتر اصلی شرکت نیز در شهرستان کینگ واشنگتن و منطقه تاکویلا (Tukwila) در نزدیکی سیاتل واقع شده است که این دیتا سنتر یک مرکز فوق سری و امنیتی محسوب می گردد. موضوع جالب دیگری که در این میان باید در آن تامل کرد آنست که یکی از سه دیتا سنتر قدرتمند این غول بزرگ جاسوسی، مرکز مدیریت شرکت TITAN و صاحب پروژه مخفی پهپاد گوگل و فیسبوک می باشد و این نیز سندی کامل بر مدیریتِ در سایه NSA به وسیله شرکت قلعه دیجیتال در کنترل و همکاری با جاسوس خانه ای دیگر در فضای مجازی به حساب می آید.



موضوع به همین سادگی تمام نمی شود شرکت SABEY که خود جزء اولین دیتا سنترهای آمریکا و از اصلی ترین دیتا سنترهای جهان می باشد که به شرکت ها و سازمان های متعددی مانند ناسا و مایکروسافت و بوئینگ خدمات می دهد(!!!) زیر مجموعه شرکت قلعه دیجیتال (Digital Fortress) محسوب می شود. شرکت و فروشگاه آنلاین و مشهور "آمازون" نیز از جمله شرکت هایی است که از خدمات قلعه دیجیتال بهره می برد.

شرکت قلعه دیجیتال به جز امور مرتبط با فناوری اطلاعات و ساخت و ایجاد دیتا سنترها و همچنین نرم افزارهای مانند تلگرام که همه در خدمت و تحت مدیریت خانواده میری لاشویلی می باشد و به علت قرار گرفتن دفاتر آن در کنار سواحل کشور آمریکا و دسترسی به آب های آزاد موقعیت مناسبی نیز برای آنان جهت تجارت ها دیگر نیز فراهم آورده است.


 

مطمئناً هر عقل سلیمی می پذیرفت که پاول دروف، جوانی دانشجو که وی کی (VK) را نیز با سرمایه خانواده لاشویلی راه اندازی کرد نمی تواند به یکباره صاحب شرکتی به نام قلعه دیجیتال در آمریکا شود و او صرفاً یک مهره دست دوم و نمایشی روی صحنه بیشتر نیست و حتی شخصیت هایی مانند مت گربر یا اکسل نف نیز تنها افرادی امین برای قبول مسئولیت هایی از سوی دستگاه های امنیتی و شخصیتی نظامی_امنیتی مانند مایکل میری لاشویلی با واسطه پسر وی می باشد شخصی که در قامت یکی از بزرگترین رهبران کارتل های صهیونیستی جهان و فرمانده ای عالیرتبه و پدری معنوی در ستاد کل ارتش رژیم جنایتکار و نجس صهیونیستی شناخته می شود.

 

 

 

مایکل میری لاشویلی در طول این سالها خود را تا حدی در بین مقامات رژیم صهیونیستی در دنیا موثر نشان داده است که نتانیاهو او را اینگونه خطاب کرده است: "من بارها در جلسه وزیران و مسئولین کشور بیان کرده ام آقای لاشویلی سرمایه بزرگی برای امنیت اسرائیل است و ما شکرگزار(!) این سرمایه هستیم، آقای لاشویلی از برادر به من نزدیکتر است(!) او در همه ی مسائل مرتبط با امنیت اسرائیل از اینترنت و فضای مجازی تا کمک به ارتش قهرمان ما و پلیس شهری یک الگو در میان یهودیان ساکن در اسرائیل است!!! من امروز شخصاً به حضور شما رسیدم که قدردانی خود را از همه زحمات این برادر نزدیک و مهربان بیان کنم!!!"

 

باید دانست قلعه دیجیتال که پروژه ای فوق سری و امنیتی برای سرویس های جاسوسی_تروریستی دولت های صهیونیستی قلمداد می شود را نباید موضوعی سطحی در نظر داشت همان طور که در بدو این سلسله مقالات اشاره نمودم، نرم افزار جاسوسی تلگرام در زمانی و با شعاری فریبنده وارد کارزار گشت که گویی حافظ امنیت کاربران اینترنت است و این چنین بود که با اضافه نمودن تمامی آنچه یک یوزر و حتی بالاتر از نیاز وی بدان احتیاج دارد تمامی جذابیت اغواگرایانه خود را به کار بست تا بتواند افراد بیشتری را به خود جلب نماید. کسانی که حتی کمترین شناخت ممکن را از تاریخ جهان دارند به خوبی می دانند که دشمنان اسلام، مسلمین و مستضعفین جهان جز به نابودی و حذف ملتی که به بردگی و استثمار آنان در نیاید راضی نخواهند شد و حال چه شده است که چنین نرم افزارهایی که میلیون ها دلار هزینه ساخت آنها شده است را در اختیار ما قرار داده است؟!

فتامل ...

سید مقداد صادقی تحلیل گر ارشد فضای مجازی

۱۹ فروردين ۹۷ ، ۲۱:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مسافر اشک

اگر از غرب رسد نسخه، خودش بیماری است

"بیست سی"چیست که تعلیم جهان،از دل ماست/ هان که جمهوری اسلامی ایران اینجاست

اگر از غرب رسد نسخه، خودش بیماری ست / قرص خواب است ولی چاره ما بیداری ست

تا ابد تربیت از مِهر ولی می‌گیریم / مشق از غیرت ابروی علی می‌گیریم

ما بر آنیم که در مکتب او دیده شویم / با علی اصغر و قاسم، همه فهمیده شویم

با بررسی اسناد بالادستی آموزش و پرورش متوجه می شویم که این اسناد متناسب با نیازهای روز جامعه نوشته شده است و در عین حال با تأکید بر راه اندازی شبکه ی ملی اطلاعات، دست دشمن را از نفوذ در آموزش و پرورش و تربیت نسل آینده کوتاه می کند. به عنوان مثال در بندهای 4 و 17 سند مغفول تحول آموزش و پرورش، به آموزش و تربیت آینده سازان بر مبنای عصر ارتباطات و تکنولوژی با عنوان «تربیت فناورانه» اشاره شده است:
بند 4 این سند به اهمیت آموزش رسانه پرداخته است: «آموزش و ارتقای مدیریت خانواده در استفاده ی مناسب از ابزار رسانه در محیط خانواده همسو با اهداف نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی».
بند 17 این سند هم به ارتقای کیفیت، فرآیند تعلیم و تربیت با تکیه بر استفاده ی هوشمندانه از فناوری های نوین پرداخته است: «توسعه ی ضریب نفوذ شبکه ی ملی اطلاعات و ارتباطات (اینترانت) در مدارس در چارچوب نظام معیار اسلامی»، «تولید و به کارگیری محتوای الکترونیکی متناسب با نیاز دانش آموزان و مدارس و الکترونیکی کردن محتوای کتاب های درسی براساس برنامه ی درسی ملی»، «اصلاح و به روز آوری روش های تعلیم و تربیت با تأکید بر روش های فعال، گروهی، خلاق با توجه به نقش الگویی معلمان»، «گسترش بهره برداری از ظرفیت های آموزشی و تربیتی ویژه ی معلمان، دانش آموزان و خانواده های ایرانی در خارج از کشور براساس نظام معیار اسلامی و با رعایت اصول تربیتی از طریق شبکه ی ملی اطلاعات و ارتباطات».
اگر تلاشی که از سوی دولت برای اجرای سند ننگین 2030 صورت گرفت، صرف اجرای سند تحول بنیادین می شد، در پایان برنامه ی پنجم توسعه، شاهد  اتصال 100 هزار مدرسه به شبکه ی ملی اطلاعات بودیم. لازم به ذکر است که حتی 44 هزار مدرسه ای که در سال های 90 تا 92 به اینترنت ملی متصل بودند، هم اکنون به اینترنت نجس آمریکایی متصل شده اند! و خبری از شبکه ی ملی اطلاعات در مدارس نیست!

به دنبال مطالبات جدی مردم، کارشناسان و مراجع تقلید مبنی بر پاره کردن سند 2030 و برخورد قانونی با امضاکنندگان و اجراکنندگان آن، مصوبه ای از جلسه ی شورای انقلاب فرهنگی در 23 خرداد 96 منتشر شد. برداشت فضای عمومی کشور و رسانه ها از مصوبه ی شورای عالی انقلاب فرهنگی، ملغی شدن سند 2030 بود. خبری دروغین که به سرعت جاسوس خانه ی تلگرام را پر کرد و موجب فریب اذهان عمومی شد تا از آمار مطالبات مردم کاسته شود و مسئولان بتوانند اجرای دوباره ی سند را در غفلت مردم از سر بگیرند.

در حقیقت در این مصوبه هیچ گونه سخنی مبنی بر ملغی شدن سند نیامده و فقط تأکید شده مبنا، اسناد بالادستی و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است و به صورت کلی و مبهم گفته شده «هر سند، بیانیه یا موضوع دیگر که مغایر با این سند باشد، از شورای عالی انقلاب فرهنگی ملغی و کان لم یکن است.»

به بیان ساده تر، اجرای قسمت آموزشی این سند ننگین به حالت تعدیل درآمده تا در فرصتی مناسب دوباره اجرایی شود! زیرا کسانی که این سند را امضا کردند و جریان حامی آن ها معتقدند که این سند مغایر با اسناد بالادستی نیست! در واقع این مصوبه، مجوزی برای اجرای رسمی این سند می باشد! در ضمن، تأکید رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای "مدظله العالی" بر مغایرت داشتن یا نداشتن این سند با اسناد بالادستی نیست، بلکه اصل تأکید معظم له بر «استقلال فرهنگی کشور» است. بر این اساس باید تصویب می شد که سند 2030 و هر گونه سند دیگری که توسط بیگانگان در مجامع بین المللی برای ملت ایران و کشور جمهوری اسلامی نوشته شود، باطل و غیر قابل پذیرش است. در عین حال، در این مصوبه سرنوشت مباحث اضافه شده به کتب درسی پایه ی ابتدائی (آموزش روابط جنسی و به رسمیت شناختن حقوق همجنس گرایان و...) و حذف مباحث دینی و جهاد و شهادت مشخص نشده است. از لحاظ قانونی هم بار حقوقی و تبعات امضا و تعهد دولت در قبال اجرای این سند بررسی نشده است. اگر در آینده مجامع بین المللی از جمله یونسکو و سازمان ملل، به استناد این سند فشاری بر کشور تحمیل کنند و یا قطعنامه ای علیه ملت ایران صادر کنند، مسئولیت آن با دولتی خواهد بود که مدعی تعهد آور نبودن و الزام آور نبودن سند 2030 است.

از اهداف هفده گانه ی این سند، مسئله ی آموزش است، شانزده هدف دیگر این سند که شامل حوزه های سیاسی، اقتصادی، محیط زیست و... است، همچنان در سکوت مسئولین و غفلت مردم در حال اجراست. در جلسه ی شورای عالی انقلاب فرهنگی فقط بحث آموزشی سند _در صورتی که مغایر با اسناد بالادستی باشد_ مورد بررسی قرار گرفت. در حالی که مقام معظم رهبری تمام این سند را در همه ی حوزه های آن، به دلیل آنکه در تضاد با اصل استقلال کشور است، مطلقا جایز نمی دانند و فرمودند: «اصل کار غلط است.» مطالبه ی مراجع عظام تقلید و کارشناسان و مردم انقلابی هم حذف و ابطال کامل این سند بود، نه فقط لغو کوتاه مدت بخشی از سند!!! لذا دولت باید همان گونه که سند 2030 را با امضای معاون اول رئیس جمهور برای اجرا ابلاغ کرده بود، در بخشنامه ای جدید به امضای معاون اول رئیس جمهور، ابطال کامل آن را ابلاغ نماید.

«تا قطع تمام وابستگی ها به تمام ابر قدرت های شرق و غرب، مبارزات آشتی ناپذیرانه ی ملت ما علیه مستکبران ادامه دارد.» (صحیفه ی امام، جلد 11، صفحه ی 265)

۱۱ آذر ۹۶ ، ۱۷:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مسافر اشک