انقلاب اسلامی ادامه دارد ...

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انقلاب سوم» ثبت شده است

9 دی سدی در برابر تکمیل پازل دشمن

«إِنَّمَا جَزَاء الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الأَرْضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُواْ أَوْ یُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ یُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ»1 جز این نیست که سزای آنان که با خدا و پیامبرش می جنگند و در زمین به فسادگری می کوشند که کشته شوند یا به صلیب کشیده شوند و یا یک دست و یک پایشان برخلاف یک دیگر بریده شود و یا از آن سرزمین (به نقطه ای دیگر) تبعید گردند. این کیفر، رسوایی آنان در دنیاست و برای آنان در آخرت عذابی بزرگ خواهد بود.

وقتی تاریخ پس از انقلاب را ورق می زنیم، به حوادثی بر می خوریم که به وضوح می توان دستان پشت پرده ی غرب به خصوص آمریکا را برای نابودی این انقلاب دید. در مورد فتنه هایی که هر 10 سال، تکرار می شوند و هدفی جز به نابودی کشاندن انقلاب اسلامی ندارند. پروژه هایی که از سال ها قبل برای این منظور طراحی شده و در حال اجراست و در این مسیر، به اعتراف کارشناسان غربی، با زیر سؤال بردن نظام اسلامی و ولایت فقیه، قصد ضربه زدن به انقلاب اسلامی را دارند.

گویا دشمن فراموش کرده است که این انقلاب با خون جوانان مؤمن و با بصیرت این مرز و بوم به ثمر رسیده و خداوند حافظ این انقلاب است. بارها رهبر معظم انقلاب، امام خامنه ای (مدظله العالی) پرده از این پروژه ها برداشته و با تحلیلی عمیق تمامی فتنه ها را به مردم گوشزد کرده؛ تا مبادا فریب خورده و در زمین دشمن بازیچه شوند. اگر راهنمایی ها و گوشزدهای ولایت مطلقه ی فقیه نبود، نهم دی اتفاق نمی افتاد. 9 دی، روزی است که مردم در برابر حرمت شکنی ها و اغتشاشات فریب خوردگان و دست نشاندگان غرب، به پا خواستند تا جواب دندان شکنی به فتنه گرانی که این انقلاب را بدون صاحب پنداشته اند بدهند.

با نگاهی تحلیلی به حوادثی که در 8 دی امسال (96) اتفاق افتاد، می توان دریافت که دشمن تا نابودی کامل این انقلاب به مبارزه ی خود ادامه می دهد. پس هرگونه اعتماد به این دشمن خطا و کاری جاهلانه و احمقانه است. «وَلَا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ»2 و به کسانی که ستم کرده اند (دین خدا را نپذیرفته اند) اعتماد نکنید که آتش دوزخ به شما می رسد و در سرای آخرت جز خدا برای شما دوستانی یاری رسان نیست و آن گاه است که از سوی هیچ کس یاری نمی شوید.

مسیری که این بار برای برپایی فتنه انتخاب کرده اند، شبیه همان مسیر سال 88 است؛ استفاده از فضای مجازی برای راهبرد اهداف و مقاصد خود! نقشی که توئیتر و فیس بوک در سال 88 برای برپایی فتنه ایفا کرد، هم اکنون جانشین آن یعنی تلگرام صهیونیستی و اینستاگرام صهیونیستی در حال ایفا کردن است.

سال هاست که کارشناسان فضای مجازی در مورد نحوه ی مدیریت فضای مجازی، پیشنهادات و انتقادات سازنده داده اند و بارها از مسئولین راه اندازی شبکه ملی اطلاعات، مطالبه شده است. بماند که نه تنها اقدامی عملی از سوی دولت و مسئولین صورت نگرفته، بلکه همیشه تمام تلاش خود را برای تکمیل پازل دشمن انجام داده اند! نمونه ی بارز آن، استفاده از "اغوا افزارهای صهیونیستی" در انتخابات نمایندگان مجلس و انتخابات ریاست جمهوری که با شایعه پراکنی و تخریب رقیبان، رأی بسیاری به جیب زدند.

چرا شورای عالی فضای مجازی با توجه به تمام شواهد و مدارک مبنی بر فعالیت غیرقانونی شبکه های ضد اجتماعی نظیر اینستاگرام و جنگ افزارهای صهیونیستی نظیر تلگرام، توان مسدود سازی این جاسوس خانه ها و فحشاحانه ها را ندارد؟!!

--------------------------------------------------------------

  1. مائده 33
  2. هود 113
۲۰ دی ۹۶ ، ۱۹:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مسافر اشک

اگر از غرب رسد نسخه، خودش بیماری است

"بیست سی"چیست که تعلیم جهان،از دل ماست/ هان که جمهوری اسلامی ایران اینجاست

اگر از غرب رسد نسخه، خودش بیماری ست / قرص خواب است ولی چاره ما بیداری ست

تا ابد تربیت از مِهر ولی می‌گیریم / مشق از غیرت ابروی علی می‌گیریم

ما بر آنیم که در مکتب او دیده شویم / با علی اصغر و قاسم، همه فهمیده شویم

با بررسی اسناد بالادستی آموزش و پرورش متوجه می شویم که این اسناد متناسب با نیازهای روز جامعه نوشته شده است و در عین حال با تأکید بر راه اندازی شبکه ی ملی اطلاعات، دست دشمن را از نفوذ در آموزش و پرورش و تربیت نسل آینده کوتاه می کند. به عنوان مثال در بندهای 4 و 17 سند مغفول تحول آموزش و پرورش، به آموزش و تربیت آینده سازان بر مبنای عصر ارتباطات و تکنولوژی با عنوان «تربیت فناورانه» اشاره شده است:
بند 4 این سند به اهمیت آموزش رسانه پرداخته است: «آموزش و ارتقای مدیریت خانواده در استفاده ی مناسب از ابزار رسانه در محیط خانواده همسو با اهداف نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی».
بند 17 این سند هم به ارتقای کیفیت، فرآیند تعلیم و تربیت با تکیه بر استفاده ی هوشمندانه از فناوری های نوین پرداخته است: «توسعه ی ضریب نفوذ شبکه ی ملی اطلاعات و ارتباطات (اینترانت) در مدارس در چارچوب نظام معیار اسلامی»، «تولید و به کارگیری محتوای الکترونیکی متناسب با نیاز دانش آموزان و مدارس و الکترونیکی کردن محتوای کتاب های درسی براساس برنامه ی درسی ملی»، «اصلاح و به روز آوری روش های تعلیم و تربیت با تأکید بر روش های فعال، گروهی، خلاق با توجه به نقش الگویی معلمان»، «گسترش بهره برداری از ظرفیت های آموزشی و تربیتی ویژه ی معلمان، دانش آموزان و خانواده های ایرانی در خارج از کشور براساس نظام معیار اسلامی و با رعایت اصول تربیتی از طریق شبکه ی ملی اطلاعات و ارتباطات».
اگر تلاشی که از سوی دولت برای اجرای سند ننگین 2030 صورت گرفت، صرف اجرای سند تحول بنیادین می شد، در پایان برنامه ی پنجم توسعه، شاهد  اتصال 100 هزار مدرسه به شبکه ی ملی اطلاعات بودیم. لازم به ذکر است که حتی 44 هزار مدرسه ای که در سال های 90 تا 92 به اینترنت ملی متصل بودند، هم اکنون به اینترنت نجس آمریکایی متصل شده اند! و خبری از شبکه ی ملی اطلاعات در مدارس نیست!

به دنبال مطالبات جدی مردم، کارشناسان و مراجع تقلید مبنی بر پاره کردن سند 2030 و برخورد قانونی با امضاکنندگان و اجراکنندگان آن، مصوبه ای از جلسه ی شورای انقلاب فرهنگی در 23 خرداد 96 منتشر شد. برداشت فضای عمومی کشور و رسانه ها از مصوبه ی شورای عالی انقلاب فرهنگی، ملغی شدن سند 2030 بود. خبری دروغین که به سرعت جاسوس خانه ی تلگرام را پر کرد و موجب فریب اذهان عمومی شد تا از آمار مطالبات مردم کاسته شود و مسئولان بتوانند اجرای دوباره ی سند را در غفلت مردم از سر بگیرند.

در حقیقت در این مصوبه هیچ گونه سخنی مبنی بر ملغی شدن سند نیامده و فقط تأکید شده مبنا، اسناد بالادستی و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است و به صورت کلی و مبهم گفته شده «هر سند، بیانیه یا موضوع دیگر که مغایر با این سند باشد، از شورای عالی انقلاب فرهنگی ملغی و کان لم یکن است.»

به بیان ساده تر، اجرای قسمت آموزشی این سند ننگین به حالت تعدیل درآمده تا در فرصتی مناسب دوباره اجرایی شود! زیرا کسانی که این سند را امضا کردند و جریان حامی آن ها معتقدند که این سند مغایر با اسناد بالادستی نیست! در واقع این مصوبه، مجوزی برای اجرای رسمی این سند می باشد! در ضمن، تأکید رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای "مدظله العالی" بر مغایرت داشتن یا نداشتن این سند با اسناد بالادستی نیست، بلکه اصل تأکید معظم له بر «استقلال فرهنگی کشور» است. بر این اساس باید تصویب می شد که سند 2030 و هر گونه سند دیگری که توسط بیگانگان در مجامع بین المللی برای ملت ایران و کشور جمهوری اسلامی نوشته شود، باطل و غیر قابل پذیرش است. در عین حال، در این مصوبه سرنوشت مباحث اضافه شده به کتب درسی پایه ی ابتدائی (آموزش روابط جنسی و به رسمیت شناختن حقوق همجنس گرایان و...) و حذف مباحث دینی و جهاد و شهادت مشخص نشده است. از لحاظ قانونی هم بار حقوقی و تبعات امضا و تعهد دولت در قبال اجرای این سند بررسی نشده است. اگر در آینده مجامع بین المللی از جمله یونسکو و سازمان ملل، به استناد این سند فشاری بر کشور تحمیل کنند و یا قطعنامه ای علیه ملت ایران صادر کنند، مسئولیت آن با دولتی خواهد بود که مدعی تعهد آور نبودن و الزام آور نبودن سند 2030 است.

از اهداف هفده گانه ی این سند، مسئله ی آموزش است، شانزده هدف دیگر این سند که شامل حوزه های سیاسی، اقتصادی، محیط زیست و... است، همچنان در سکوت مسئولین و غفلت مردم در حال اجراست. در جلسه ی شورای عالی انقلاب فرهنگی فقط بحث آموزشی سند _در صورتی که مغایر با اسناد بالادستی باشد_ مورد بررسی قرار گرفت. در حالی که مقام معظم رهبری تمام این سند را در همه ی حوزه های آن، به دلیل آنکه در تضاد با اصل استقلال کشور است، مطلقا جایز نمی دانند و فرمودند: «اصل کار غلط است.» مطالبه ی مراجع عظام تقلید و کارشناسان و مردم انقلابی هم حذف و ابطال کامل این سند بود، نه فقط لغو کوتاه مدت بخشی از سند!!! لذا دولت باید همان گونه که سند 2030 را با امضای معاون اول رئیس جمهور برای اجرا ابلاغ کرده بود، در بخشنامه ای جدید به امضای معاون اول رئیس جمهور، ابطال کامل آن را ابلاغ نماید.

«تا قطع تمام وابستگی ها به تمام ابر قدرت های شرق و غرب، مبارزات آشتی ناپذیرانه ی ملت ما علیه مستکبران ادامه دارد.» (صحیفه ی امام، جلد 11، صفحه ی 265)

۱۱ آذر ۹۶ ، ۱۷:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مسافر اشک

تسلط بهائیت از طریق سند 2030

مگذار که زه کند کمان را      دشمن که به تیر می توان دوخت (سعدی)

امام خمینی روحی فداه فرموده اند: «کشور ما چنان سیلی ای به صورت قدرت های بزرگ و ریشه های فساد آن ها زده است که آن ها از جا نمی نشینند؛ مگر آنکه کشور را به فساد بکشند!» (2/11/59)

متأسفانه حقایق گویای این است که تمام تلاش دولت یازدهم و دوازدهم بر راضی کردن غرب استوار است و در این مسیر به قدری افراطی عمل کرده اند که تمام دستاوردهای انقلاب را در معرض نابودی قرار داده اند. یکی از دستاوردها و هدف های انقلاب، مسئله استقلال است که سند 2030 استقلال کشور در زمینه آموزش و پرورش را زیر سؤال می برد.

سؤال اساسی این است که وقتی اسناد بالادستی با ارزشی موجود است، چرا باید در تربیت نسل های آینده کشور به یونسکو و کشورهای سلطه گر غرب وابسته باشیم؟! آیا کشورهایی که تمام توان و امکانات خود را برای نابودی جمهوری اسلامی ایران به کار می گیرند، قابل اعتماد هستند؟! حتی اگر به فرض محال این کشورها خیرخواه ما باشند، آیا خودمان توان اداره ی آموزش و پرورش را نداریم؟! به فرموده ی مقام معظم رهبری «آموزش و پرورش، منبع حیات برای جامعه است.» به راستی هدف دولت از به خطر انداختن منبع حیات جامعه چیست؟!  و در این مسیر چه سودی عاید دولت می شود که تمام توان خود را در دفاع از سندی به کار می گیرد که بند بند آن دارای نواقص و منافذی است که کیان نظام را مورد تهدید قرار می دهد و برآمده از برنامه ی توطئه ی مشترک تیمی از عناصر انگلیسی و بهائی است؟!

این تیم پیش تر در اندیشکده لگام لندن، زمینه ی تغییر نظام جمهوری اسلامی ایران را تسلط بر سه حوزه ی «آموزش»، «تربیت معلم» و «محتوای درسی» اعلام کرده بود. تسلط بهائیت از طریق سند 2030 بر محتوای درسی تا جایی پیش رفته که مسائل مربوط به جهاد و شهادت، به بهانه ی مبارزه با خشم و خشونت، از کتب درسی و معارف حذف شده است. نمونه ی آن حذف درس شهید فهمیده از کتب درسی پایه ی ابتدائی است. با حذف جهاد و شهادت، مقاومت کشور را نشانه گرفته اند. دشمن به خوبی می داند که روحیه ی شهادت طلبی، موجب پیروزی جنگ تحمیلی هشت ساله شد و اکنون هم رزمندگان مدافع حرم که تربیت یافته با درس شهید فهمیده هستند، کیلومترها بیرون از مرزهای کشور در حال مقاومت و دفاع از ارزش های اسلام هستند و به خاری در چشمان حامیان داعش تبدیل شده اند. «فرهنگ، مبدأ همه ی خوشبختی ها و بدبختی های ملت است. اگر فرهنگ ناصالح شد، این جوان هایی که تربیت می شوند به این تربیت های فرهنگ ناصالح، این ها در آتیه فساد ایجاد می کنند. فرهنگ استعماری، جوان استعماری تحویل مملکت می دهد.» امام خمینی روحی فداه(19/10/56)

نوشته اند اراجیف "بیست، سی" صفحه/ بناست آن را در کار ما ملاک کنند

تو ای شهید! ببین جای عشق می خواهند/ چه چیزهایی را وجه اشتراک کنند (رها)

می توان تأثیر آشکار فضای مجازی را نیز در تغییر نگرش برخی افراد ساده لوح و غرب زده در مورد ارزش و اهمیت جهاد و شهادت مشاهده کرد. وقتی شهادت شهید حججی دنیا را متحول کرد، برخی در برابر این شهادت سکوت اختیار کردند و برخی با حامیان داعش هم صدا شدند و دفاع مدافعان حرم را زیر سؤال بردند! وقتی مسیر نفوذ دیدگاه غربی در رابطه با حذف دین و جهاد و شهادت از طریق شبکه های ضد اجتماعی صهیونیستی مثل تلگرام، اینستاگرام و... باز باشد، سرنوشت جمهوری اسلامی ایران، در نهایت به سلطه ی سلطه گران غربی ختم می شود. «(اگر) ملت را از ایمانش تهی بکنند؛ مثل این است که زره را در میدان جنگ از تن او بیرون آورده باشند. اگر مردم یک کشور را از غرور ملی و احساس مناعت و ایستادگی و استقامت تهیدست کنند، آن ها را در مقابل دشمن خلع سلاح کرده اند. این ها سلاح معنوی دشمن است. نباید کسانی جهاد و شهادت را تحقیر و باورهای دینی مردم را انکار کنند و مورد تشکیک قرار دهند. نباید دستاوردهای انقلاب را کوچک بشمارند و تحقیر کنند.» (امام خامنه ای مد ظله العالی، 15/4/83)

ادامه دارد...

۳۰ آبان ۹۶ ، ۱۵:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مسافر اشک

سند 2030 لکه ی ننگی بر دامان مسئولان

حذر کن زانچه دشمن گوید آن کن/ که بر زانو زنی دست تغابن (سعدی)

طبق سند 2030 یونسکو، این نهاد به آمار و اطلاعات آموزشی نسل آینده ی کشورمان دسترسی کامل دارد! امضا و اجرای این بند از سند، با توجه به خیانت نهادهای بین المللی و کشورهای غربی در تعهدات برجام و افشای اطلاعات محرمانه ی ایران، خیلی ساده اندیشانه است. چرا که آدم عاقل(!) از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود. حتی آمریکا هم خود را ملزم به ارائه ی گزارش به یونسکو نمی بیند! مشکل اینجاست که مسئولین ما کاملا داوطلبانه زیر بار این سند ننگین و شرم آور رفته اند!

تصویب بی سر و صدای این سند و اجرای آن بدون طی کردن مراحل قانونی(!)، زمانی صورت گرفته که اسناد بالا دستی بسیار با ارزشی منطبق با دیدگاه اسلامی از جمله مجموعه ی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، سند نقشه ی جامع علمی کشور، سند مهندسی فرهنگی کشور و سند دانشگاه اسلامی، بدون اجرا و پیگیری مسئولین مربوطه، نزدیک به ده سال است که مغفول مانده است! این موضوع به قدری حساس بود که واکنش علنی امام خامنه ای مد ظله العالی را به دنبال داشت: «چرا سند تحول آموزش و پرورش تا به حال عملیاتی نشده است؟ تا چه زمانی باید منتظر آماده شدن نظام نامه های سند تحول بود؟ من به ‌طور جدی از وزیر محترم و مسئولان می خواهم که موضوع اجرایی شدن سند تحول را پیگیری کنند؛ زیرا آموزش و پرورش نیازمند تحول عمقی و به دور از تغییرات ظاهری است. سند 2030 و امثال آن، مواردی نیستند که جمهوری اسلامی ایران تسلیم آن ها شود، و امضای این سند و اجرای بی سر و صدای آن قطعاً مجاز نیست و به دستگاه های مسئول نیز اعلام شده است. به چه مناسبت یک مجموعه ی به اصطلاح بین المللی که تحت نفوذ قدرت های بزرگ نیز قرار دارد، به خود حق می دهد که برای ملت هایی با تاریخ و فرهنگ و تمدن گوناگون، تکلیف معین کند که شما باید این جوری عمل کنید؟ اصل کار، غلط است. بنده از شورای عالی انقلاب فرهنگی هم گله مند هستم. آن ها باید مراقبت می کردند و نباید می گذاشتند که کار به اینجا بکشد که ما بیاییم و جلوی این کار را بگیریم. اینجا جمهوری اسلامی ایران است و در این کشور مبنا اسلام و قرآن است. اینجا جایی نیست که سبک زندگی معیوب و ویرانگر و فاسد غربی بتواند اعمال نفوذ کند. در نظام جمهوری اسلامی پذیرش چنین سندی، معنا ندارد.» (17/2/96)

هشدارهای علنی امام خامنه ای، زنگ خطری برای مهره های نفوذی دشمن بود چرا که باید پاسخگوی این اقدام غلط خود می بودند و چاره ای جز فرار از واقعیت نداشتند. به طوری که حتی دروغ بودن گزارش های رسیده به مقام معظم رهبری را مطرح کردند! سپس بهانه هایی چون انکار امضای سند، الزام آور نبودن سند، عدم اجرای آن و در نهایت داشتن حق تحفظ (یا همان حق شرط) را مطرح کردند؛ در حالی که یونسکو به دلیل پیشگامی در زمینه سازی برای اجرای سند 2030 از جمهوری اسلامی ایران تقدیر کرده بود! در واقع مسئولین غرب زده ی ما زودتر از آنچه یونسکو خواسته بود، سند 2030 را پیاده کرده بودند. حتی در صورت صحت ادعای دولت مبنی بر ارائه ی تحفظ، این تحفظ کلی بوده و مشخص نمی کند جمهوری اسلامی ایران با کدام بخش از سند 2030 مخالف است، لذا تحفظ کلی از سوی هیچ کشوری پذیرفته نمی شود و آن کشور متعهد به تمامی سند دانسته می شود.

همین موضوع که دولت خود را متعهد به بخش هایی از سند 2030 که در تعارض با باورهای دینی و ارزش های  فرهنگی جامعه ی ایرانی است، نمی داند، نشان دهنده ی الزام آور بودن سند است. سؤال این است که اگر دولتمردان غرب پرست، این سند را امضا نکردند و تعهدآور نبوده، پس چرا حق تحفظ گرفته اند؟!

و چرا متن 300 صفحه ای سند 2030 را با عنوان سند ملی رونمایی کرده و بدون هیچ گونه قید و تحفظ های اعلام شده، به طور کامل برای اجرا، ابلاغ نموده اند؟! و چرا طی دو سال اخیر، کتاب هایی با محوریت این سند، با هدف آموزش روابط جنسی به کودکان چاپ شده است؟! هر چند این موضوع مورد انکار رئیس دولت واقع شد ولی کتاب های چاپ شده با عنوان های: «بچه ها از کجا می آیند؟»، «لک لکی در کار نیست.»، « من از کجا آمده ام؟» و... در نمایشگاه کتاب تهران به چشم می خورد!

یک نفر با من بگوید چیست! آخر بیست سی/ در کجا هست و کجاها نیست آخر بیست سی

هیچکس گردن نمی گیرد وجودش را، بگو .../ حکم تأییدش به مُهر کیست! آخر بیست سی (حسین وفا)

امام خامنه ای مد ظله العالی می فرمایند: «این مسئله‌ی بسیار مهم و خطرناکی است که برخی ها در پشت ویترین مراکز مختلف سازمان ملل از جمله یونسکو، در حال ایجاد یک منظومه فکری، علمی، فرهنگی و عملی برای همه ملت ها هستند تا همه جهانیان، آن گونه که آن ها می خواهند، فکر و عمل کنند. سند ۲۰۳۰ جزئی از سند بالا دستی سازمان ملل یعنی «سند توسعه پایدار» است که سلطه گران جهانی در حرکتی معیوب و غلط می خواهند همه ملت ها را در چارچوب آن کنترل کنند اما آن ها به چه حقی درباره عقاید، سنت ها و فرهنگ دیگر ملت ها تصمیم می گیرند؟ اینکه برخی می گویند این اسناد الزام آور نیست، نوعی سطحی نگری است چرا که همه ی اجزای این اسناد در واقع الزام آور است و اگر محقق نشود، موجب نوعی عکس العملِ آن ها خواهد شد مسئله ی استقلال خیلی مهم است؛ مسئله ی سند 2030 از این قبیل است. برخی می‌گویند ما در این خصوص تحفظ داده‌ایم و گفته‌ایم فلان بخش آن را قبول نداریم، در حالی‌که حتی اگر هیچ مورد واضحِ خلاف اسلام در آن وجود نداشت، باز هم نظام آموزشی نباید در بیرون از کشور نوشته شود، حال آن که موارد خلاف اسلام نیز در آن سند وجود دارد و برداشت افرادی که خیال می‌کنند، ما در این موضوع گزارش های درستی نگرفته‌ایم، برداشت درستی نیست. اصولاً چه لزومی دارد این اسناد را بپذیریم و در عمل قبول کنیم که غربی ها باید به ما الگو بدهند؟ چندین سال است که موضوع الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی را مطرح کرده ایم که این الگو باید با تلاش دانشگاهیان تدوین، و راه برای الگو دادن غربی ها به کشور بسته شود. اینجا ایران و جمهوری اسلامی است و این ملت، ملت بزرگی است، چرا باید چند نفر در یونسکو یا سازمان ملل، نظام آموزشی ما را بنویسند؟» (31/3/96 و 17/3/96)

ادامه دارد...

۲۵ آبان ۹۶ ، ۱۰:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مسافر اشک

سند 2030 کودتای نرم فرهنگی

وَالَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَآ أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُوْلَئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ ﴿آیه 25، سوره رعد﴾

و کسانی که عهدشان را با خدا پس از بستن آن می شکنند و آنچه را خدا به پیوستن آن فرمان داده است می گسلند، و با انجام کارهای ناشایسته در زمین فساد می کنند، برای آنان دوری از رحمت خدا خواهد بود و ناگواری این سرا را خواهند داشت.

عمق فاجعه ی نفوذ فرهنگی را با شنیدن سرگذشت کشور قدرتمند و مسلمان آندلس می توان فهمید. کشوری که با نفوذ فرهنگ ضد دینی، به نابودی کشیده شد. سال هاست که پروژه ی آندلسی کردن ایران، توسط دشمنان اسلام در حال اجراست. موضوع نفوذ فرهنگی به قدری مهم و حیاتی است که بارها توسط رهبر معظم انقلاب، امام خامنه ای (مد ظله العالی) هشدار داده شده است: «حصار فرهنگی، خاکریز فرهنگی در کشور اگر سست باشد، همه چیز از دست خواهد رفت. من به شما عرض بکنم امروز بعد از 37 سال، 38 سال از پیروزی انقلاب، انگیزه ی دشمن برای نفوذ در حصار فرهنگی از روز اول بیشتر است؛ نه اینکه کم نشده، قطعا زیاد شده. روش ها را هم که شما می بینید؛ این شیوه های فضای مجازی و تبلیغات گوناگون و ماهواره و امثال این ها؛ (یعنی) انگیزه ها بیشتر شده. آماج این حرکت هم درست همان چیزی است که مایه و هسته ی اصلی ایجاد نظام اسلامی شد؛ یعنی ایمان دینی، آماج این است. با حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی و سیاست های جمهوری اسلامی مخالفند به‌ خاطر مخالفت با ایمان دینی؛ چون می دانند اگر ایمان دینی نبود، این انقلاب پیروز نمی شد، این نظام به وجود نمی آمد، این زلزله و تکان های شدید در ارکان نظام سلطه پدید نمی‌ آمد.»(31/5/95)

امام خمینی (روحی فداه) فرموده اند: «کشور ما چنان سیلی ای به صورت قدرت های بزرگ و ریشه های فساد آن ها زده است که آن ها از جا نمی نشینند؛ مگر آنکه کشور را به فساد بکشند!» (2/11/59) اکنون وضعیت جامعه ی ما بی شباهت به تئوری قورباغه ی آرام پز نیست! جامعه ی ما غرق در فضای مجازی رها شده، و بی قانونی است که هر لحظه در حال پیشبرد اهداف دشمن است و این فرهنگ ایرانی اسلامی است که بسان قورباغه ی آرام پز در حال فلج شدن است! هدف از ایجاد این فضای پر از ضد ارزش ها و رها کردن آن در کشور اسلامی ایران، سرگرم کردن مردم به نیازهای دنیوی و غفلت از نیازهای اساسی یک جامعه ی دینی است و حاصل این غفلت، استحاله ی درونی نظام جمهوری اسلامی است. هدفی که دشمن سال ها برای آن برنامه ریزی کرده و به آرامی و هدفمند پیش می رود. از جمله پروژه هایی که در غفلت مردم و سکوت مسئولین، توسط مهره های نفوذی دشمن طراحی و اجرا شد، امضای سندهای محرمانه ای بود که گاهی فقط نامی از آن ها برده می شد و گاهی هم مدافعین سرسختی پیدا می کرد که مانع علنی شدن اسناد می شد. یکی از این سندها، سند 2030 یونسکو بود که ماه ها از امضای محرمانه و اجرای مخفیانه ی آن می گذشت. هشدارهای علنی امام خامنه ای در مورد این سند، مردم را از خواب غفلت بیدار کرد و کارشناسان را به بررسی دقیق تر بندهای آن واداشت.

طبق بررسی کارشناسان، اساس سند 2030 اومانیسم است؛ یعنی اصل را بر انسان و موجودیت فیزیکی و جسمی او قرار می دهد. یکی از اهداف هفده گانه ی این سند، مربوط به مسئله ی آموزش است که با هدف تغییر آموزش اسلامی و دینی کشور به آموزش اومانیستی طراحی شده است. این هدف سال هاست که از طریق شبکه های ضد اجتماعی دنبال می شود. کاربران این شبکه ها، به تدریج منِ حقیقی خود را که از نور الهی سرچشمه گرفته، فراموش کرده و درگیر منِ مجازی می شوند. نمونه ی بارز آن آراستن ظاهر، سلفی گرفتن و به اشتراک گذاشتن زیبایی های ظاهری است که به یک نوع بیماری روانی نیز تبدیل شده است. دشمن پس از کسب نتایج مطلوب از طریق این شبکه ها، این بار به طور مستقیم از طریق سند 2030 وارد سیستم آموزش و پرورش می شود تا ارزش های لیبرالیستی و سکولاریستی را در نظام تعلیم و تربیت بگنجاند و به وسیله ی آن نسل های آینده ی کشورهای اسلامی به ویژه ایران را هدف قرار دهد. با آموزش مربیان توسط یونسکو، عقاید دشمن به راحتی به دانش آموزان تزریق می شود. به اقرار صریح برخی مدیران آموزش و پرورش، برنامه ی جامع آموزش 2030، توصیه های مؤکدی در خصوص ورود برخی مفاهیم و مطالب به کتاب های درسی کشورهای عضو دارد که کاملا مغایر با فرهنگ اسلامی ما است. با بررسی نقدی که مرکز بین المللی دیده بان خانواده بر این سند داشته، می توان به مفهوم کلمه ی «آموزش فراگیر» در این سند پی برد. این مرکز بین المللی با پیوست 40 سند از مستندات سازمان ملل، این کلمه را مساوی با رعایت حقوق همجنس بازان دانسته و با نگرانی زیاد، اهداف سند 2030 را پیشبرد آموزش جامع خطرناک جنسی به کودکان معرفی می کند. هم چنین در گزارش خود، شاخص هایی را در این سند نشان می دهد که توسط مؤسسات وابسته به سازمان ملل ارائه شده و می تواند پایه ای برای سیاست هایی باشد که حقوق والدین را تضییع می کند و به کودکان آموزش های پیشگیری از بارداری، سقط جنین و رفتارهای بحث برانگیز جنسی را ارائه می دهد! هم چنین در سند 2030 به آموزش مفاهیمی چون همبستگی جهانی، صلح جهانی و ... تأکید شده است که به ظاهر زیبا و فریبنده است اما ضدیت با رژیم غاصب صهیونیستی را از اذهان محو می کند. همان نقشی که تاکنون شبکه های ضد اجتماعی صهیونیستی ایفا کرده اند؛ به طوری که برخی مسئولین با علم به ماهیت بد افزارهایی چون تلگرام، اینستاگرام و... همچنان مدافع سرسخت منافع صاحبان صهیونیستی آن ها هستند؛ حضور جنگ افزارهای دشمن را در خاک ایران تسهیل می کنند و با فریب اذهان عمومی در مورد امنیت این جاسوس افزارها، مدام در حال سودرسانی مالی و اطلاعاتی به دشمن هستند.

ادامه دارد...

۲۱ آبان ۹۶ ، ۱۹:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مسافر اشک