انقلاب اسلامی ادامه دارد ...

سند 2030 لکه ی ننگی بر دامان مسئولان

حذر کن زانچه دشمن گوید آن کن/ که بر زانو زنی دست تغابن (سعدی)

طبق سند 2030 یونسکو، این نهاد به آمار و اطلاعات آموزشی نسل آینده ی کشورمان دسترسی کامل دارد! امضا و اجرای این بند از سند، با توجه به خیانت نهادهای بین المللی و کشورهای غربی در تعهدات برجام و افشای اطلاعات محرمانه ی ایران، خیلی ساده اندیشانه است. چرا که آدم عاقل(!) از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود. حتی آمریکا هم خود را ملزم به ارائه ی گزارش به یونسکو نمی بیند! مشکل اینجاست که مسئولین ما کاملا داوطلبانه زیر بار این سند ننگین و شرم آور رفته اند!

تصویب بی سر و صدای این سند و اجرای آن بدون طی کردن مراحل قانونی(!)، زمانی صورت گرفته که اسناد بالا دستی بسیار با ارزشی منطبق با دیدگاه اسلامی از جمله مجموعه ی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، سند نقشه ی جامع علمی کشور، سند مهندسی فرهنگی کشور و سند دانشگاه اسلامی، بدون اجرا و پیگیری مسئولین مربوطه، نزدیک به ده سال است که مغفول مانده است! این موضوع به قدری حساس بود که واکنش علنی امام خامنه ای مد ظله العالی را به دنبال داشت: «چرا سند تحول آموزش و پرورش تا به حال عملیاتی نشده است؟ تا چه زمانی باید منتظر آماده شدن نظام نامه های سند تحول بود؟ من به ‌طور جدی از وزیر محترم و مسئولان می خواهم که موضوع اجرایی شدن سند تحول را پیگیری کنند؛ زیرا آموزش و پرورش نیازمند تحول عمقی و به دور از تغییرات ظاهری است. سند 2030 و امثال آن، مواردی نیستند که جمهوری اسلامی ایران تسلیم آن ها شود، و امضای این سند و اجرای بی سر و صدای آن قطعاً مجاز نیست و به دستگاه های مسئول نیز اعلام شده است. به چه مناسبت یک مجموعه ی به اصطلاح بین المللی که تحت نفوذ قدرت های بزرگ نیز قرار دارد، به خود حق می دهد که برای ملت هایی با تاریخ و فرهنگ و تمدن گوناگون، تکلیف معین کند که شما باید این جوری عمل کنید؟ اصل کار، غلط است. بنده از شورای عالی انقلاب فرهنگی هم گله مند هستم. آن ها باید مراقبت می کردند و نباید می گذاشتند که کار به اینجا بکشد که ما بیاییم و جلوی این کار را بگیریم. اینجا جمهوری اسلامی ایران است و در این کشور مبنا اسلام و قرآن است. اینجا جایی نیست که سبک زندگی معیوب و ویرانگر و فاسد غربی بتواند اعمال نفوذ کند. در نظام جمهوری اسلامی پذیرش چنین سندی، معنا ندارد.» (17/2/96)

هشدارهای علنی امام خامنه ای، زنگ خطری برای مهره های نفوذی دشمن بود چرا که باید پاسخگوی این اقدام غلط خود می بودند و چاره ای جز فرار از واقعیت نداشتند. به طوری که حتی دروغ بودن گزارش های رسیده به مقام معظم رهبری را مطرح کردند! سپس بهانه هایی چون انکار امضای سند، الزام آور نبودن سند، عدم اجرای آن و در نهایت داشتن حق تحفظ (یا همان حق شرط) را مطرح کردند؛ در حالی که یونسکو به دلیل پیشگامی در زمینه سازی برای اجرای سند 2030 از جمهوری اسلامی ایران تقدیر کرده بود! در واقع مسئولین غرب زده ی ما زودتر از آنچه یونسکو خواسته بود، سند 2030 را پیاده کرده بودند. حتی در صورت صحت ادعای دولت مبنی بر ارائه ی تحفظ، این تحفظ کلی بوده و مشخص نمی کند جمهوری اسلامی ایران با کدام بخش از سند 2030 مخالف است، لذا تحفظ کلی از سوی هیچ کشوری پذیرفته نمی شود و آن کشور متعهد به تمامی سند دانسته می شود.

همین موضوع که دولت خود را متعهد به بخش هایی از سند 2030 که در تعارض با باورهای دینی و ارزش های  فرهنگی جامعه ی ایرانی است، نمی داند، نشان دهنده ی الزام آور بودن سند است. سؤال این است که اگر دولتمردان غرب پرست، این سند را امضا نکردند و تعهدآور نبوده، پس چرا حق تحفظ گرفته اند؟!

و چرا متن 300 صفحه ای سند 2030 را با عنوان سند ملی رونمایی کرده و بدون هیچ گونه قید و تحفظ های اعلام شده، به طور کامل برای اجرا، ابلاغ نموده اند؟! و چرا طی دو سال اخیر، کتاب هایی با محوریت این سند، با هدف آموزش روابط جنسی به کودکان چاپ شده است؟! هر چند این موضوع مورد انکار رئیس دولت واقع شد ولی کتاب های چاپ شده با عنوان های: «بچه ها از کجا می آیند؟»، «لک لکی در کار نیست.»، « من از کجا آمده ام؟» و... در نمایشگاه کتاب تهران به چشم می خورد!

یک نفر با من بگوید چیست! آخر بیست سی/ در کجا هست و کجاها نیست آخر بیست سی

هیچکس گردن نمی گیرد وجودش را، بگو .../ حکم تأییدش به مُهر کیست! آخر بیست سی (حسین وفا)

امام خامنه ای مد ظله العالی می فرمایند: «این مسئله‌ی بسیار مهم و خطرناکی است که برخی ها در پشت ویترین مراکز مختلف سازمان ملل از جمله یونسکو، در حال ایجاد یک منظومه فکری، علمی، فرهنگی و عملی برای همه ملت ها هستند تا همه جهانیان، آن گونه که آن ها می خواهند، فکر و عمل کنند. سند ۲۰۳۰ جزئی از سند بالا دستی سازمان ملل یعنی «سند توسعه پایدار» است که سلطه گران جهانی در حرکتی معیوب و غلط می خواهند همه ملت ها را در چارچوب آن کنترل کنند اما آن ها به چه حقی درباره عقاید، سنت ها و فرهنگ دیگر ملت ها تصمیم می گیرند؟ اینکه برخی می گویند این اسناد الزام آور نیست، نوعی سطحی نگری است چرا که همه ی اجزای این اسناد در واقع الزام آور است و اگر محقق نشود، موجب نوعی عکس العملِ آن ها خواهد شد مسئله ی استقلال خیلی مهم است؛ مسئله ی سند 2030 از این قبیل است. برخی می‌گویند ما در این خصوص تحفظ داده‌ایم و گفته‌ایم فلان بخش آن را قبول نداریم، در حالی‌که حتی اگر هیچ مورد واضحِ خلاف اسلام در آن وجود نداشت، باز هم نظام آموزشی نباید در بیرون از کشور نوشته شود، حال آن که موارد خلاف اسلام نیز در آن سند وجود دارد و برداشت افرادی که خیال می‌کنند، ما در این موضوع گزارش های درستی نگرفته‌ایم، برداشت درستی نیست. اصولاً چه لزومی دارد این اسناد را بپذیریم و در عمل قبول کنیم که غربی ها باید به ما الگو بدهند؟ چندین سال است که موضوع الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی را مطرح کرده ایم که این الگو باید با تلاش دانشگاهیان تدوین، و راه برای الگو دادن غربی ها به کشور بسته شود. اینجا ایران و جمهوری اسلامی است و این ملت، ملت بزرگی است، چرا باید چند نفر در یونسکو یا سازمان ملل، نظام آموزشی ما را بنویسند؟» (31/3/96 و 17/3/96)

ادامه دارد...

۲۵ آبان ۹۶ ، ۱۰:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مسافر اشک

سند 2030 کودتای نرم فرهنگی

وَالَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَآ أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُوْلَئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ ﴿آیه 25، سوره رعد﴾

و کسانی که عهدشان را با خدا پس از بستن آن می شکنند و آنچه را خدا به پیوستن آن فرمان داده است می گسلند، و با انجام کارهای ناشایسته در زمین فساد می کنند، برای آنان دوری از رحمت خدا خواهد بود و ناگواری این سرا را خواهند داشت.

عمق فاجعه ی نفوذ فرهنگی را با شنیدن سرگذشت کشور قدرتمند و مسلمان آندلس می توان فهمید. کشوری که با نفوذ فرهنگ ضد دینی، به نابودی کشیده شد. سال هاست که پروژه ی آندلسی کردن ایران، توسط دشمنان اسلام در حال اجراست. موضوع نفوذ فرهنگی به قدری مهم و حیاتی است که بارها توسط رهبر معظم انقلاب، امام خامنه ای (مد ظله العالی) هشدار داده شده است: «حصار فرهنگی، خاکریز فرهنگی در کشور اگر سست باشد، همه چیز از دست خواهد رفت. من به شما عرض بکنم امروز بعد از 37 سال، 38 سال از پیروزی انقلاب، انگیزه ی دشمن برای نفوذ در حصار فرهنگی از روز اول بیشتر است؛ نه اینکه کم نشده، قطعا زیاد شده. روش ها را هم که شما می بینید؛ این شیوه های فضای مجازی و تبلیغات گوناگون و ماهواره و امثال این ها؛ (یعنی) انگیزه ها بیشتر شده. آماج این حرکت هم درست همان چیزی است که مایه و هسته ی اصلی ایجاد نظام اسلامی شد؛ یعنی ایمان دینی، آماج این است. با حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی و سیاست های جمهوری اسلامی مخالفند به‌ خاطر مخالفت با ایمان دینی؛ چون می دانند اگر ایمان دینی نبود، این انقلاب پیروز نمی شد، این نظام به وجود نمی آمد، این زلزله و تکان های شدید در ارکان نظام سلطه پدید نمی‌ آمد.»(31/5/95)

امام خمینی (روحی فداه) فرموده اند: «کشور ما چنان سیلی ای به صورت قدرت های بزرگ و ریشه های فساد آن ها زده است که آن ها از جا نمی نشینند؛ مگر آنکه کشور را به فساد بکشند!» (2/11/59) اکنون وضعیت جامعه ی ما بی شباهت به تئوری قورباغه ی آرام پز نیست! جامعه ی ما غرق در فضای مجازی رها شده، و بی قانونی است که هر لحظه در حال پیشبرد اهداف دشمن است و این فرهنگ ایرانی اسلامی است که بسان قورباغه ی آرام پز در حال فلج شدن است! هدف از ایجاد این فضای پر از ضد ارزش ها و رها کردن آن در کشور اسلامی ایران، سرگرم کردن مردم به نیازهای دنیوی و غفلت از نیازهای اساسی یک جامعه ی دینی است و حاصل این غفلت، استحاله ی درونی نظام جمهوری اسلامی است. هدفی که دشمن سال ها برای آن برنامه ریزی کرده و به آرامی و هدفمند پیش می رود. از جمله پروژه هایی که در غفلت مردم و سکوت مسئولین، توسط مهره های نفوذی دشمن طراحی و اجرا شد، امضای سندهای محرمانه ای بود که گاهی فقط نامی از آن ها برده می شد و گاهی هم مدافعین سرسختی پیدا می کرد که مانع علنی شدن اسناد می شد. یکی از این سندها، سند 2030 یونسکو بود که ماه ها از امضای محرمانه و اجرای مخفیانه ی آن می گذشت. هشدارهای علنی امام خامنه ای در مورد این سند، مردم را از خواب غفلت بیدار کرد و کارشناسان را به بررسی دقیق تر بندهای آن واداشت.

طبق بررسی کارشناسان، اساس سند 2030 اومانیسم است؛ یعنی اصل را بر انسان و موجودیت فیزیکی و جسمی او قرار می دهد. یکی از اهداف هفده گانه ی این سند، مربوط به مسئله ی آموزش است که با هدف تغییر آموزش اسلامی و دینی کشور به آموزش اومانیستی طراحی شده است. این هدف سال هاست که از طریق شبکه های ضد اجتماعی دنبال می شود. کاربران این شبکه ها، به تدریج منِ حقیقی خود را که از نور الهی سرچشمه گرفته، فراموش کرده و درگیر منِ مجازی می شوند. نمونه ی بارز آن آراستن ظاهر، سلفی گرفتن و به اشتراک گذاشتن زیبایی های ظاهری است که به یک نوع بیماری روانی نیز تبدیل شده است. دشمن پس از کسب نتایج مطلوب از طریق این شبکه ها، این بار به طور مستقیم از طریق سند 2030 وارد سیستم آموزش و پرورش می شود تا ارزش های لیبرالیستی و سکولاریستی را در نظام تعلیم و تربیت بگنجاند و به وسیله ی آن نسل های آینده ی کشورهای اسلامی به ویژه ایران را هدف قرار دهد. با آموزش مربیان توسط یونسکو، عقاید دشمن به راحتی به دانش آموزان تزریق می شود. به اقرار صریح برخی مدیران آموزش و پرورش، برنامه ی جامع آموزش 2030، توصیه های مؤکدی در خصوص ورود برخی مفاهیم و مطالب به کتاب های درسی کشورهای عضو دارد که کاملا مغایر با فرهنگ اسلامی ما است. با بررسی نقدی که مرکز بین المللی دیده بان خانواده بر این سند داشته، می توان به مفهوم کلمه ی «آموزش فراگیر» در این سند پی برد. این مرکز بین المللی با پیوست 40 سند از مستندات سازمان ملل، این کلمه را مساوی با رعایت حقوق همجنس بازان دانسته و با نگرانی زیاد، اهداف سند 2030 را پیشبرد آموزش جامع خطرناک جنسی به کودکان معرفی می کند. هم چنین در گزارش خود، شاخص هایی را در این سند نشان می دهد که توسط مؤسسات وابسته به سازمان ملل ارائه شده و می تواند پایه ای برای سیاست هایی باشد که حقوق والدین را تضییع می کند و به کودکان آموزش های پیشگیری از بارداری، سقط جنین و رفتارهای بحث برانگیز جنسی را ارائه می دهد! هم چنین در سند 2030 به آموزش مفاهیمی چون همبستگی جهانی، صلح جهانی و ... تأکید شده است که به ظاهر زیبا و فریبنده است اما ضدیت با رژیم غاصب صهیونیستی را از اذهان محو می کند. همان نقشی که تاکنون شبکه های ضد اجتماعی صهیونیستی ایفا کرده اند؛ به طوری که برخی مسئولین با علم به ماهیت بد افزارهایی چون تلگرام، اینستاگرام و... همچنان مدافع سرسخت منافع صاحبان صهیونیستی آن ها هستند؛ حضور جنگ افزارهای دشمن را در خاک ایران تسهیل می کنند و با فریب اذهان عمومی در مورد امنیت این جاسوس افزارها، مدام در حال سودرسانی مالی و اطلاعاتی به دشمن هستند.

ادامه دارد...

۲۱ آبان ۹۶ ، ۱۹:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مسافر اشک

هشدار! فتنه ی مجازی

«لَوْ خَرَجُوا فِیکُمْ مَا زَادُوکُمْ إِلا خَبَالا وَلأوْضَعُوا خِلالَکُمْ یَبْغُونَکُمُ الْفِتْنَةَ وَفِیکُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ»1 اگر منافقان در میان شما مؤمنان رهسپار میدان جهاد می شدند، جز شر و فساد به سپاه شما نمی افزودند و مسلما خود را برای سخن چینی در میان شما قرار می دادند تا برای از هم گسستن شیرازه ی سپاه اسلام فتنه جویی کنند، و در میان شما جاسوسانی هستند که به سخنان آنان گوش می سپارند و خواسته هایشان را اجابت می کنند، و خداوند به ظالمان داناست.

از منظر قرآن کریم، حضور منافقان در میان مؤمنان، نتیجه ای جز شر و فساد ندارد. منافقانی که از هر فرصتی برای ایجاد فتنه و آسیب به امت اسلامی استفاده می کنند، با اعتماد به دشمنان، فقط خواسته ی آنان را اجابت می کنند، از این طریق، راه نفوذ دشمنان را فراهم می آورند و تا نابودی و انحراف جامعه اسلامی به فتنه گری ادامه می دهند.

با انقلاب اسلامی، تحول عظیمی در شیوه ی ارتباط با کشورهای بیگانه رخ داد. مهم ترین هدف انقلاب اسلامی، برپایی حکومتی اسلامی در کشور و حتی در جهان بود. هدفی که با رویکرد استکبارستیزی و حمایت از مستضعفین جهان پا به عرصه گذاشت و با بیداری اسلامی در منطقه، لرزه بر اندام دشمنان اسلام انداخت. دشمنان اسلام برای جبران قدرت از دست رفته ی خود در منطقه، به حملات نظامی و عملیات تروریستی متوسل شدند؛ و وقتی جنگ سخت را در برابر نیروی ایمان قلبی مسلمانان بی ثمر دیدند، به فکر براندازی نظام جمهوری اسلامی از طریق جنگ نرم افتادند و برای این هدف، "پروژه ی نفوذ" را طرح ریزی و اجرا کردند. پروژه ای که به دست بازیگران داخلی متمایل به غرب، در سِمَت های سیاسی و مدیریتی و با کنترل از راه دور امریکا اجرا می شود!

امام خامنه ای مدظله العالی می فرمایند: « امروز نفوذ دشمن یکی از تهدیدهای بزرگ است برای این کشور. (...) نفوذ سیاسی این است که در مراکز تصمیم‌گیری، و اگر نشد تصمیم ‌سازی، نفوذ بکنند. وقتی دستگاه‌ های سیاسی و دستگاه ‌های مدیریّتی یک کشور تحت‌ تأثیر دشمنان مستکبر قرار گرفت، آن‌ وقت همه‌ ی تصمیم‌گیری‌ ها در این کشور بر طبقِ خواست و میل و اراده ‌ی مستکبرین انجام خواهد گرفت؛ یعنی مجبور می شوند. وقتی یک کشوری تحت نفوذ سیاسی قرار گرفت، حرکت آن کشور، جهت‌گیری آن کشور در دستگاه‌ های مدیریّتی، بر طبق اراده‌ ی آن ها است؛ آن ها هم همین را می خواهند.»2

اکنون دشمنان اسلام، با مهره های درونی به مراکز تصمیم گیر کشور نفوذ کرده اند و به خیال خام خود، مردم انقلابی و همیشه هشیار ایران اسلامی، از تصمیم گیری ها و اعمال ضد انقلابی آنان بی اطلاع اند! اما بدانند که مردم با ذره بین در حال نظاره ی تصمیم ها و اعمال تمامی مسئولین هستند و با تمام قوا در جهت رسوا سازی این جریان قدم برمی دارند. یک سوی این جریان نفوذی، ریشه در فضای مجازی دارد. جریانی که مانع از راه اندازی شبکه ی ملی اطلاعات است و وقتی با مطالبات مردم مواجه شد، مجبور به راه اندازی شبکه ی ملی اطلاعات "تقلبی" شد و به خیال باطل خود، مردم را فریب داده و مطالبه گری ها را خاموش ساخته است!

متأسفانه فضای مجازی کنونی و شبکه های ضد اجتماعی، راه نفوذی برای دشمنان صهیونیستی است که با غفلت مسئولین و به کمک مهره های نفوذی، این هدف دشمن تحقق یافته است. دشمن با جنگ افزارهای مجازی سعی در تسخیر افکار عمومی دارد و از این طریق می تواند سیطره ی خود را در ابعاد سیاسی تأمین نماید و حتی با تأثیرگذاری بر بدنه ی اجتماعی کشور هدف، ممکن است تا براندازی حکومت پیش رود. مثل قضیه اوکراین، مصر، بحرین، فتنه 88 و...

برنامه ریزی و مدیریتِ غلطِ جریان نفوذی، با بهانه های واهی مثل آزادی در استفاده از اینترنت، آزادی اندیشه و آزادی بیان(!) در فضای مجازی، مجوزی غیرقانونی برای جولان شبکه های ضد اجتماعی (بخوانید جنگ افزارهای اینترنتی صهیونیستی) در خاک مجازی ایران فراهم آورده است. سرگرم کردن افکار عمومی به شبهات، شایعات، اکاذیب و دروغ هایی که گاهی خود منتشرکننده ی آن ها هستند، دامن زدن به اهداف دشمن است. با بیان جدایی دین از سیاست که بارها از زبان مسئولان دولتی شنیده می شود، سعی دارند رویکرد سیاسی نظام جمهوری اسلامی را در برخورد با مسلمین جهان ناکارآمد جلوه دهند؛ چرا که برخی رجال سیاسی هنوز باور نکرده اند که فعالیت اجتماعی و هوش سیاسی، به موضع سیاسی ارزش نمی بخشد، بلکه سیاست بر پایه ی مبانی و اصولی است که فقط و فقط از اسلام گرفته شده است. این اسلام است که به ما می گوید ارزش سیاست به چیست و یا کدام عمل اجتماعی است که به سیاست ارج می بخشد. شعارهای فتنه ی 88  (نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران) بیانگر همین برداشت غلط از سیاست بود.

وقتی فضای مجازی، محلی برای انتشار شایعاتِ دروغین شود و مشکلات کشور به حکومت اسلامی نسبت داده شود، مسئولین هم به جای مقابله با شایعات، از آب گل آلود ماهی گرفته و راه حل تمامی مشکلات را به برجام نسبت می دهند؛ و شروط نُه گانه رهبر انقلاب اسلامی جهت مذاکرات به فراموشی سپرده می شود. قراردادی استعماری حاصل می شود که حقیقتا خسارت محض است (خسارتی حتی بزرگ تر از قرداد ترکمنچای) که موجبات شکست سیاست خارجی دولت یازدهم را فراهم آورد. همان هایی که با افتخار(!) نشان افتخار گرفتند!

سال 88 وقتی شایعه ی دروغین تقلبِ بزرگ، در فیس بوک و توئیتر انتشار یافت و بزرگ و بزرگ تر شد، امنیت ملی به خطر افتاد و عده ای ساده لوح با باور فریب های دشمن، به مهره های دشمن برای کودتا تبدیل شدند. اگر رهنمودهای امام خامنه ای و هشیاری ملت فهیم و انقلابی نبود، اکنون فقط نامی از ایران مانده بود و بس.

نمی توان نقش شبکه های اجتماعی صهیونیستی مثل تلگرام و اینستاگرام را در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 نادیده گرفت. البته علت فیلتر نشدن آن هم، تأثیرگذاری بر نتایج انتخابات بود؛ همانگونه که رئیس دولت یازدهم به خوبی از آن بهره جُست! به جرئت می توان گفت جریان نفوذی که مانعی برای راه اندازی شبکه ی ملی اطلاعات و فیلتر جنگ افزارهای اینترنتی صهیونیستی است، با این فتنه مجازی، به نتیجه مطلوب خود در انتخابات دست یافت...

شورای عالی فضای مجازی پاسخ دهند تا چه زمانی باید در زمین طراحی شده ی دشمن، بازی بخوریم و با شکست مواجه شویم؟! بهتر نیست به جای جهت گیری بر طبق میل و اراده ی مستکبرین یعنی افزایش پهنای باند اینترنت امریکایی که دستاوردی جز جنگ افزارهای صهیونیستی با ترویج افکار ضد اسلامی ندارد، به فکر راه اندازی شبکه ی ملی اطلاعات با محتوای ایرانی-اسلامی باشید؟! فکر نمی کنید زمان پاسخگویی به مطالبات مردم که با بصیرت خواستار توجه به استعدادهای داخلی در زمینه دستاوردهای فضای مجازی هستند، فرا رسیده؟! به هوش باشید که تاکنون دستاوردی جز هیچ، برای اینترنت ملی نداشتید!

به خود بیایید، پیش از آن که با لگد دشمن بیدار شوید.

 

  1. آیه 47 سوره توبه
  2. بیانات 25/06/1394
۱۴ خرداد ۹۶ ، ۱۲:۴۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مسافر اشک

صدقه به دشمن با نذر و نیاز!

بسم الله القدّوس

« وَلاَ تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللّهُ لَکُمْ قِیَاماً » (آیه 5، سوره نساء)

«و اموالی که خدا، قوام زندگی شما را به آن مقرّر داشته، به تصرّف سفیهان ندهید.»

از زمان پیامبر تا کنون دشمنان از هر روشی برای تحریم اقتصادی مسلمانان استفاده کرده اند تا با تضعیف بنیه اقتصادی، راه نفوذی بر آنان بیابند؛ اما طبق سفارش قرآن، اموال مسلمانان باید عامل مقاومت و استقامت باشد و از تصرف دشمنان و سفیهان جامعه ایمن بماند.

با توجه به تحریم های اعمال شده از طرف امریکا و کشورهای غربی علیه ایران، این سؤال به ذهن می رسد که چرا اینترنت و شبکه های به اصطلاح اجتماعی تحریم نشده اند؟! امروزه دشمن صهیونیستی خیلی زیرکانه از علوم جدید برای ضربه زدن به مسلمین جهان استفاده می کند. شاید قبل از ادعای وزیر اقتصاد رژیم جعلی اسرائیل به شکستن بایکوت کالاهای اسرائیلی توسط "وایبر"، کسی فکر نمی کرد که در جنگ نرم، به نفع دشمن کلیک کرده باشد! ولی با بررسی های دقیق کارشناسان این موضوع بر همه ثابت شد.

بیزینس پلن یا همان طرح تجاریِ این نرم افزارها به گونه ای طراحی شده که براساس استفاده های کاربران از آنها سوددهی می کنند؛ یعنی کاربر محور هستند. کاربران مانند کارگر خادمانه برای سیستم کار می کنند؛ حتی زحمت تبلیغات برای نرم افزار هم بر عهده کاربران است؛ هر کاربر به طور غیر مستقیم مانند ویزیتور برای سیستم عمل می کند و به معرفی سیستم و تبلیغات می پردازد. نرم افزار برای ادامه حیات خود نیز به کاربران نیاز دارد، چرا که این کاربران هستند که تولید محتوا می کنند و باعث فعال بودن شبکه می شوند. هر چقدر فعالیت در این نرم افزارها بیشتر شود، ارزش سیستم هم بالا می رود و این باعث رشد و مؤثر جلوه دادن نرم افزار می شود.

در نهایت، میزان رشد نرم افزار که توسط کاربران حاصل شده، باعث ترغیب غول های اقتصادی به عقد قرارداد با این نرم افزارها می شود. با سرمایه گذاری شرکت های اقتصادی کلان، قدرت اقتصادی سیستم ها افزایش یافته، امکان ورود به بازار بورس و فروش سهام فراهم می شود و بدین ترتیب سود مضاعفی عاید این شبکه ها می شود.

مبنای ارزش افزوده این شرکت ها در ارزش سهام، تعداد کاربران آن هاست. یعنی هر چه کاربر بیشتر و فعال تر باشد، ارزش سهام بالاتر خواهد رفت. با توجه به اهمیت حضور کاربر در درآمدزایی نرم افزارها، طراحان از هر روشی برای در اختیار گرفتن کاربر استفاده می کنند.

علاوه بر چرخه رشد اقتصادی کاربر محور، نرم افزار برای ادامه حیات و کسب درآمد بیشتر به دیتا ماینینگ (استخراج اطلاعات از میان داده های بسیار زیاد) و فروش اطلاعات کاربران (اطلاعات امنیتی، نظامی، شهروندی و...) می پردازد. بدین ترتیب هیچ کاربری برای آنان بی اهمیت نیست و تک تک کاربران دارای اطلاعات مفیدی برای کمپانی های سازنده و گردانندگان آن ها هستند.

اکنون می توان به راز "وایبر" در شکستن بایکوت کالاهای اسرائیلی و راز ثروت 6 میلیارد دلاری پاوول والریویچ دروف، بنیان گذار "تلگرام" پی برد. ثروتی که با حضور کاربران برای طراحان نرم افزار فراهم آمده است. ثروتی که می توانست مایه ی استقامت و قوام ملت مسلمان باشد ولی به دست دشمنان اسلام و مسلمین سپرده شده است!

امام خامنه ای مد ظله العالی می فرمایند: « هر قدمی که کسی برای تقویت طاغوت بردارد، در جبهه‌ی طاغوت قرار میگیرد. کار طاغوت این است: افساد کردن و فساد کردن. وَ اِذا تَوَلّی‌ سَعی‌ فِی الاَرضِ لِیُفسِدَ فیها وَ یُهلِکَ الحَرثَ وَالنَّسلَ وَ اللهُ لا یُحِبُّ الفَسادَ؛ خداوند صلاح بشر را میخواهد، طاغوت فساد بشر را میخواهد. » (16/2/1395)

با وجود مدارک مستند و اعتراف سران رژیم غاصب صهیونیستی مبنی بر درآمدزا بودن نرم افزارهای صهیونیستی، بهانه ای برای ادامه فعالیت این نرم افزارها در ایران باقی نمی ماند؛ ولی همچنان این نرم افزارها آزادانه و بدون هیچ محدودیتی به فساد می پردازند!

اکنون این سؤال پیش می آید که چرا جلوی فساد دشمن گرفته نمی شود و مسئولین به جای مبارزه با طاغوت، با عضویت خود در شبکه های ضد اجتماعی به تقویت این جبهه می پردازند؟!

آیا زمان آن نرسیده که دست از تقویت طاغوت برداشته و به جای پناهندگی در شبکه های به اصطلاح اجتماعی و درآمدزای صهیونیستی، به فکر اجرای حکم مقام معظم رهبری برای راه اندازی شبکه ملی اطلاعات باشیم؟!

امید است تا با مسدود سازی شبکه های ضد اجتماعی صهیونیستی و همچنین راه اندازی شبکه ملی اطلاعات، زمینه فساد در ایران ریشه کن شده و سرمایه ملی در جهت تقویت طاغوت به کار برده نشود؛ در این صورت در فضای مجازی به استقلال رسیده و زمینه اشتغال برای برنامه نویسان و طراحان داخلی فراهم می آید.

۳۱ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۱۸ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مسافر اشک

مؤثر از نگاه دشمن یا مؤثر از نگاه متوهمین؟!

بسم الله القَهّار

« یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ وَ لْیَجِدُوا فیکُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ » (آیه 123، سوره توبه)

«ای کسانی که ایمان آورده اید! با کافرانی که به شما نزدیکترند، پیکار کنید! (و دشمن دورتر، شما را از دشمنان نزدیک غافل نکند!) آن ها باید در شما شدّت و خشونت (و قدرت) احساس کنند و بدانید خداوند با پرهیزگاران است! »

لازمه ی حفظ دین، عدم غفلت از دشمنان است؛ به طوری که توصیه ی قرآن به افراد با ایمان، پیکار با دشمنان نزدیک است. بر این اساس ضرورت شناخت و مبارزه با دشمنی که اکنون به ما نزدیک شده و تا خانه های ما  نفوذ کرده، احساس می شود. دشمنی که با نقاب شبکه های اجتماعی در تلفن های همراه تمامی افراد جامعه حضور دارد و اطلاعات شخصی مردم را به تاراج می برد و امنیت کشور اسلامی را به خطر می اندازد. باید در برابر این جاسوسی ها و نفوذ دشمن تدابیری جدی اندیشید و با قدرت و شدت برخورد کرد.

وقتی دشمن توان مبارزه ی رو در رو با کشور ما را ندارد، از جنگ نرم برای نفوذ استفاده می کند. در جنگ نرم، دشمن ابتدا با تأثیرگذاری بر ذهن فرد، باعث تغییر افکار و رفتار او می شود و از این طریق به راحتی زمینه را برای ورود فیزیکی خود فراهم می آورد. یکی از راه های نفوذ در جنگ نرم، شبکه های به اصطلاح اجتماعی است. شبکه هایی که اکنون با ماهیت صهیونیستی، آزادانه و بدون هیچ نظارتی، در کشور ما در حال فعالیت هستند.

ما از دشمنی غافل شده ایم که در فضای مجازی مثل میدان نبرد وارد می شود و در این نبرد نرم، برای مقابله با دشمنانش چهار فاز تطمیع، تحقیر، تهدید و حذف را دنبال می کند:

1. تطمیع یعنی به طمع انداختن افراد برای ورود به زمین بازی دشمن (شبکه های به اصطلاح اجتماعی) که گاهی از طریق قدرت، شهرت، شهوت، ثروت و... صورت می گیرد؛ و گاهی دشمن از طریق زینت دادن کارهای فرد، امید واهی بخشیدن و خیال مفید بودن در جنگ نرم، به مصداق آیه 38 سوره عنکبوت «زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ» عمل می کند. در واقع با فیلترینگ حبابی، تنها در محدوده ای مشخص، به کاربر اجازه می دهد که به خیال خود بر ضد دشمن اقدامات مفیدی (!) انجام دهد. دشمن با ایجاد محیطی دلپذیر و آرام، با رنگ های جذاب، استیکرهای اغواگر و تبلیغات محرک، کاربران را به طمع می اندازد. در نتیجه فرد از آرمان های اصلی دور می شود و در جهت سودرسانی به دشمن فعالیت می کند و گاهی ممکن است باعث جذب افراد دیگر به این شبکه های صهیونیستی نیز شود که این کار قطعا کمک به دشمن جهت رسیدن به اهداف پلید خویش می باشد؛ چرا که می تواند با کنترل و رصد شخص و نوع ارتباط او با بقیه افراد، به جاسوسی خود ادامه دهد.

2. تحقیر برای تضعیف روحیه مقاومتی انجام می گیرد؛ یعنی با تحریف و تمسخر ارزش های دینی و اخلاقی، سعی در تخریب شخصیت فرد دارد و یا اینکه با انتشار گسترده ی مطالب ضد دینی و غیر اخلاقی، به سخره گرفتن قومیت ها و عادی سازی این موضوع، او را نسبت به حرمت شکنی های دینی بی تفاوت و غافل می سازد. این مرحله ممکن است به صورت مستقیم توسط دشمن و یا در اکثر مواقع به صورت غیر مستقیم توسط عناصر استحاله شده ی دشمن که به ظاهر مذهبی هستند صورت گیرد، تا در صورت واکنش نشان دادن فرد به اشاعه ی فحشا و منکرات، با تخریب و ترور شخصیتی و اتهام زنی، او را از مسیر اصلی منحرف سازند.

3. تهدید با هدف مجبور کردن فرد به کناره گیری از مواضع انقلابی صورت می گیرد. وقتی فردی مواضع انقلابی خود را حفظ کرد، نوبت به مرحله تهدید می رسد و دشمن سعی می کند با قرار دادن موانع بیشتر مقابل فرد، عرصه ی فعالیت را برای او محدود سازد. به عنوان مثال به راحتی اجازه ی ورود به نرم افزار را به فرد نمی دهد یا مانع ارسال مطلب توسط فرد می شود.

4. و در نهایت حذف افراد مؤثر از صحنه ی جنگ نرم. دشمن وقتی به مقاومت فرد پی می برد و نمی تواند او را کنترل کند، اقدام به حذف او می کند. مثل بسته شدن صفحات متعلق به کاربرانی که در این شبکه ها به مبارزه علیه صهیونیسم می پرداختند.

اکنون می توان پی برد که چرا تاکنون صفحه مسئولین دولتی و غیر دولتی ایران از این شبکه های صهیونیستی حذف نشده است؛ افرادی که با خیال مبارزه با دشمن در این شبکه ها فعالیت می کنند ولی در واقع فقط بازیچه ای در دستان دشمن بوده و به نفع دشمن عمل کرده اند!

امام خامنه ای فرموده اند: معنای آیه «وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَ مِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِه‌ عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّکُم» این است که غافلگیر نشوید؛ معنایش این است که اگر چنانچه دشمنی به شما حمله کرد، شما بر اثر کمبود امکانات، کمبود سلاح و مهمّات، کمبود آمادگی، خسارت تحمّل نکنید، که خسارت شما خسارت ملّت است، خسارت شما خسارت اسلام است. (۱۳۹۴/۰۱/۳۰)

با توجه به فرموده ی مقام معظم رهبری و دستور صریح قرآن در مورد لزوم آمادگی در برابر دشمن، این سؤال مطرح می شود که در کشور ما تا کنون چه موضعی در مقابل حملات سایبری اتخاذ گردیده و با توجه به مصوبه ی سنای امریکا که پاسخ حمله سایبری، حمله نظامی است، آیا در کشور ما امکانات، سلاح، مهمات و آمادگی لازم برای مقابله با حمله ی سایبری دشمن فراهم شده است تا خسارتی به مردم و اسلام وارد نشود؟!

آیا مسئولین برای رفع کمبود امکانات و آمادگی سایبری به وظیفه ی خود عمل کرده اند؟! وظیفه ای که توسط مقام معظم رهبری بر دوش شورای عالی فضای مجازی برای راه اندازی شبکه ملی اطلاعات گذاشته شده و هنوز عملی نشده است! مسئولین چه توجیهی برای غفلت از حملات سایبری دشمن دارند؟! آیا اکنون زمان آن نرسیده که از حالت انفعال و رفتار ذلیلانه خارج شده و به جای پناهندگی در این نرم افزارها و شبکه های جاسوسی، در برابر دشمن برخورد جدی داشته باشیم؟!

۰۹ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۱۹ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مسافر اشک