انقلاب اسلامی ادامه دارد ...

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سند تحول آموزش و پرورش» ثبت شده است

اگر از غرب رسد نسخه، خودش بیماری است

"بیست سی"چیست که تعلیم جهان،از دل ماست/ هان که جمهوری اسلامی ایران اینجاست

اگر از غرب رسد نسخه، خودش بیماری ست / قرص خواب است ولی چاره ما بیداری ست

تا ابد تربیت از مِهر ولی می‌گیریم / مشق از غیرت ابروی علی می‌گیریم

ما بر آنیم که در مکتب او دیده شویم / با علی اصغر و قاسم، همه فهمیده شویم

با بررسی اسناد بالادستی آموزش و پرورش متوجه می شویم که این اسناد متناسب با نیازهای روز جامعه نوشته شده است و در عین حال با تأکید بر راه اندازی شبکه ی ملی اطلاعات، دست دشمن را از نفوذ در آموزش و پرورش و تربیت نسل آینده کوتاه می کند. به عنوان مثال در بندهای 4 و 17 سند مغفول تحول آموزش و پرورش، به آموزش و تربیت آینده سازان بر مبنای عصر ارتباطات و تکنولوژی با عنوان «تربیت فناورانه» اشاره شده است:
بند 4 این سند به اهمیت آموزش رسانه پرداخته است: «آموزش و ارتقای مدیریت خانواده در استفاده ی مناسب از ابزار رسانه در محیط خانواده همسو با اهداف نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی».
بند 17 این سند هم به ارتقای کیفیت، فرآیند تعلیم و تربیت با تکیه بر استفاده ی هوشمندانه از فناوری های نوین پرداخته است: «توسعه ی ضریب نفوذ شبکه ی ملی اطلاعات و ارتباطات (اینترانت) در مدارس در چارچوب نظام معیار اسلامی»، «تولید و به کارگیری محتوای الکترونیکی متناسب با نیاز دانش آموزان و مدارس و الکترونیکی کردن محتوای کتاب های درسی براساس برنامه ی درسی ملی»، «اصلاح و به روز آوری روش های تعلیم و تربیت با تأکید بر روش های فعال، گروهی، خلاق با توجه به نقش الگویی معلمان»، «گسترش بهره برداری از ظرفیت های آموزشی و تربیتی ویژه ی معلمان، دانش آموزان و خانواده های ایرانی در خارج از کشور براساس نظام معیار اسلامی و با رعایت اصول تربیتی از طریق شبکه ی ملی اطلاعات و ارتباطات».
اگر تلاشی که از سوی دولت برای اجرای سند ننگین 2030 صورت گرفت، صرف اجرای سند تحول بنیادین می شد، در پایان برنامه ی پنجم توسعه، شاهد  اتصال 100 هزار مدرسه به شبکه ی ملی اطلاعات بودیم. لازم به ذکر است که حتی 44 هزار مدرسه ای که در سال های 90 تا 92 به اینترنت ملی متصل بودند، هم اکنون به اینترنت نجس آمریکایی متصل شده اند! و خبری از شبکه ی ملی اطلاعات در مدارس نیست!

به دنبال مطالبات جدی مردم، کارشناسان و مراجع تقلید مبنی بر پاره کردن سند 2030 و برخورد قانونی با امضاکنندگان و اجراکنندگان آن، مصوبه ای از جلسه ی شورای انقلاب فرهنگی در 23 خرداد 96 منتشر شد. برداشت فضای عمومی کشور و رسانه ها از مصوبه ی شورای عالی انقلاب فرهنگی، ملغی شدن سند 2030 بود. خبری دروغین که به سرعت جاسوس خانه ی تلگرام را پر کرد و موجب فریب اذهان عمومی شد تا از آمار مطالبات مردم کاسته شود و مسئولان بتوانند اجرای دوباره ی سند را در غفلت مردم از سر بگیرند.

در حقیقت در این مصوبه هیچ گونه سخنی مبنی بر ملغی شدن سند نیامده و فقط تأکید شده مبنا، اسناد بالادستی و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است و به صورت کلی و مبهم گفته شده «هر سند، بیانیه یا موضوع دیگر که مغایر با این سند باشد، از شورای عالی انقلاب فرهنگی ملغی و کان لم یکن است.»

به بیان ساده تر، اجرای قسمت آموزشی این سند ننگین به حالت تعدیل درآمده تا در فرصتی مناسب دوباره اجرایی شود! زیرا کسانی که این سند را امضا کردند و جریان حامی آن ها معتقدند که این سند مغایر با اسناد بالادستی نیست! در واقع این مصوبه، مجوزی برای اجرای رسمی این سند می باشد! در ضمن، تأکید رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای "مدظله العالی" بر مغایرت داشتن یا نداشتن این سند با اسناد بالادستی نیست، بلکه اصل تأکید معظم له بر «استقلال فرهنگی کشور» است. بر این اساس باید تصویب می شد که سند 2030 و هر گونه سند دیگری که توسط بیگانگان در مجامع بین المللی برای ملت ایران و کشور جمهوری اسلامی نوشته شود، باطل و غیر قابل پذیرش است. در عین حال، در این مصوبه سرنوشت مباحث اضافه شده به کتب درسی پایه ی ابتدائی (آموزش روابط جنسی و به رسمیت شناختن حقوق همجنس گرایان و...) و حذف مباحث دینی و جهاد و شهادت مشخص نشده است. از لحاظ قانونی هم بار حقوقی و تبعات امضا و تعهد دولت در قبال اجرای این سند بررسی نشده است. اگر در آینده مجامع بین المللی از جمله یونسکو و سازمان ملل، به استناد این سند فشاری بر کشور تحمیل کنند و یا قطعنامه ای علیه ملت ایران صادر کنند، مسئولیت آن با دولتی خواهد بود که مدعی تعهد آور نبودن و الزام آور نبودن سند 2030 است.

از اهداف هفده گانه ی این سند، مسئله ی آموزش است، شانزده هدف دیگر این سند که شامل حوزه های سیاسی، اقتصادی، محیط زیست و... است، همچنان در سکوت مسئولین و غفلت مردم در حال اجراست. در جلسه ی شورای عالی انقلاب فرهنگی فقط بحث آموزشی سند _در صورتی که مغایر با اسناد بالادستی باشد_ مورد بررسی قرار گرفت. در حالی که مقام معظم رهبری تمام این سند را در همه ی حوزه های آن، به دلیل آنکه در تضاد با اصل استقلال کشور است، مطلقا جایز نمی دانند و فرمودند: «اصل کار غلط است.» مطالبه ی مراجع عظام تقلید و کارشناسان و مردم انقلابی هم حذف و ابطال کامل این سند بود، نه فقط لغو کوتاه مدت بخشی از سند!!! لذا دولت باید همان گونه که سند 2030 را با امضای معاون اول رئیس جمهور برای اجرا ابلاغ کرده بود، در بخشنامه ای جدید به امضای معاون اول رئیس جمهور، ابطال کامل آن را ابلاغ نماید.

«تا قطع تمام وابستگی ها به تمام ابر قدرت های شرق و غرب، مبارزات آشتی ناپذیرانه ی ملت ما علیه مستکبران ادامه دارد.» (صحیفه ی امام، جلد 11، صفحه ی 265)

۱۱ آذر ۹۶ ، ۱۷:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مسافر اشک

سند 2030 لکه ی ننگی بر دامان مسئولان

حذر کن زانچه دشمن گوید آن کن/ که بر زانو زنی دست تغابن (سعدی)

طبق سند 2030 یونسکو، این نهاد به آمار و اطلاعات آموزشی نسل آینده ی کشورمان دسترسی کامل دارد! امضا و اجرای این بند از سند، با توجه به خیانت نهادهای بین المللی و کشورهای غربی در تعهدات برجام و افشای اطلاعات محرمانه ی ایران، خیلی ساده اندیشانه است. چرا که آدم عاقل(!) از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود. حتی آمریکا هم خود را ملزم به ارائه ی گزارش به یونسکو نمی بیند! مشکل اینجاست که مسئولین ما کاملا داوطلبانه زیر بار این سند ننگین و شرم آور رفته اند!

تصویب بی سر و صدای این سند و اجرای آن بدون طی کردن مراحل قانونی(!)، زمانی صورت گرفته که اسناد بالا دستی بسیار با ارزشی منطبق با دیدگاه اسلامی از جمله مجموعه ی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، سند نقشه ی جامع علمی کشور، سند مهندسی فرهنگی کشور و سند دانشگاه اسلامی، بدون اجرا و پیگیری مسئولین مربوطه، نزدیک به ده سال است که مغفول مانده است! این موضوع به قدری حساس بود که واکنش علنی امام خامنه ای مد ظله العالی را به دنبال داشت: «چرا سند تحول آموزش و پرورش تا به حال عملیاتی نشده است؟ تا چه زمانی باید منتظر آماده شدن نظام نامه های سند تحول بود؟ من به ‌طور جدی از وزیر محترم و مسئولان می خواهم که موضوع اجرایی شدن سند تحول را پیگیری کنند؛ زیرا آموزش و پرورش نیازمند تحول عمقی و به دور از تغییرات ظاهری است. سند 2030 و امثال آن، مواردی نیستند که جمهوری اسلامی ایران تسلیم آن ها شود، و امضای این سند و اجرای بی سر و صدای آن قطعاً مجاز نیست و به دستگاه های مسئول نیز اعلام شده است. به چه مناسبت یک مجموعه ی به اصطلاح بین المللی که تحت نفوذ قدرت های بزرگ نیز قرار دارد، به خود حق می دهد که برای ملت هایی با تاریخ و فرهنگ و تمدن گوناگون، تکلیف معین کند که شما باید این جوری عمل کنید؟ اصل کار، غلط است. بنده از شورای عالی انقلاب فرهنگی هم گله مند هستم. آن ها باید مراقبت می کردند و نباید می گذاشتند که کار به اینجا بکشد که ما بیاییم و جلوی این کار را بگیریم. اینجا جمهوری اسلامی ایران است و در این کشور مبنا اسلام و قرآن است. اینجا جایی نیست که سبک زندگی معیوب و ویرانگر و فاسد غربی بتواند اعمال نفوذ کند. در نظام جمهوری اسلامی پذیرش چنین سندی، معنا ندارد.» (17/2/96)

هشدارهای علنی امام خامنه ای، زنگ خطری برای مهره های نفوذی دشمن بود چرا که باید پاسخگوی این اقدام غلط خود می بودند و چاره ای جز فرار از واقعیت نداشتند. به طوری که حتی دروغ بودن گزارش های رسیده به مقام معظم رهبری را مطرح کردند! سپس بهانه هایی چون انکار امضای سند، الزام آور نبودن سند، عدم اجرای آن و در نهایت داشتن حق تحفظ (یا همان حق شرط) را مطرح کردند؛ در حالی که یونسکو به دلیل پیشگامی در زمینه سازی برای اجرای سند 2030 از جمهوری اسلامی ایران تقدیر کرده بود! در واقع مسئولین غرب زده ی ما زودتر از آنچه یونسکو خواسته بود، سند 2030 را پیاده کرده بودند. حتی در صورت صحت ادعای دولت مبنی بر ارائه ی تحفظ، این تحفظ کلی بوده و مشخص نمی کند جمهوری اسلامی ایران با کدام بخش از سند 2030 مخالف است، لذا تحفظ کلی از سوی هیچ کشوری پذیرفته نمی شود و آن کشور متعهد به تمامی سند دانسته می شود.

همین موضوع که دولت خود را متعهد به بخش هایی از سند 2030 که در تعارض با باورهای دینی و ارزش های  فرهنگی جامعه ی ایرانی است، نمی داند، نشان دهنده ی الزام آور بودن سند است. سؤال این است که اگر دولتمردان غرب پرست، این سند را امضا نکردند و تعهدآور نبوده، پس چرا حق تحفظ گرفته اند؟!

و چرا متن 300 صفحه ای سند 2030 را با عنوان سند ملی رونمایی کرده و بدون هیچ گونه قید و تحفظ های اعلام شده، به طور کامل برای اجرا، ابلاغ نموده اند؟! و چرا طی دو سال اخیر، کتاب هایی با محوریت این سند، با هدف آموزش روابط جنسی به کودکان چاپ شده است؟! هر چند این موضوع مورد انکار رئیس دولت واقع شد ولی کتاب های چاپ شده با عنوان های: «بچه ها از کجا می آیند؟»، «لک لکی در کار نیست.»، « من از کجا آمده ام؟» و... در نمایشگاه کتاب تهران به چشم می خورد!

یک نفر با من بگوید چیست! آخر بیست سی/ در کجا هست و کجاها نیست آخر بیست سی

هیچکس گردن نمی گیرد وجودش را، بگو .../ حکم تأییدش به مُهر کیست! آخر بیست سی (حسین وفا)

امام خامنه ای مد ظله العالی می فرمایند: «این مسئله‌ی بسیار مهم و خطرناکی است که برخی ها در پشت ویترین مراکز مختلف سازمان ملل از جمله یونسکو، در حال ایجاد یک منظومه فکری، علمی، فرهنگی و عملی برای همه ملت ها هستند تا همه جهانیان، آن گونه که آن ها می خواهند، فکر و عمل کنند. سند ۲۰۳۰ جزئی از سند بالا دستی سازمان ملل یعنی «سند توسعه پایدار» است که سلطه گران جهانی در حرکتی معیوب و غلط می خواهند همه ملت ها را در چارچوب آن کنترل کنند اما آن ها به چه حقی درباره عقاید، سنت ها و فرهنگ دیگر ملت ها تصمیم می گیرند؟ اینکه برخی می گویند این اسناد الزام آور نیست، نوعی سطحی نگری است چرا که همه ی اجزای این اسناد در واقع الزام آور است و اگر محقق نشود، موجب نوعی عکس العملِ آن ها خواهد شد مسئله ی استقلال خیلی مهم است؛ مسئله ی سند 2030 از این قبیل است. برخی می‌گویند ما در این خصوص تحفظ داده‌ایم و گفته‌ایم فلان بخش آن را قبول نداریم، در حالی‌که حتی اگر هیچ مورد واضحِ خلاف اسلام در آن وجود نداشت، باز هم نظام آموزشی نباید در بیرون از کشور نوشته شود، حال آن که موارد خلاف اسلام نیز در آن سند وجود دارد و برداشت افرادی که خیال می‌کنند، ما در این موضوع گزارش های درستی نگرفته‌ایم، برداشت درستی نیست. اصولاً چه لزومی دارد این اسناد را بپذیریم و در عمل قبول کنیم که غربی ها باید به ما الگو بدهند؟ چندین سال است که موضوع الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی را مطرح کرده ایم که این الگو باید با تلاش دانشگاهیان تدوین، و راه برای الگو دادن غربی ها به کشور بسته شود. اینجا ایران و جمهوری اسلامی است و این ملت، ملت بزرگی است، چرا باید چند نفر در یونسکو یا سازمان ملل، نظام آموزشی ما را بنویسند؟» (31/3/96 و 17/3/96)

ادامه دارد...

۲۵ آبان ۹۶ ، ۱۰:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مسافر اشک